پسر دختر
الیان نگار
سروش روزا
کوروش نغمه
رامبد باران
بردیا بهار
ساسان آهو
پارسا شقایق
آرش غزاله
پردیس منا
پدرام نیکا
پگاه پارنا
پژمان نسیم
آریا ساحل
کیانا دریا
رها شیوا
میلاد شیما
حسن سولماز
حسین سودابه
خالد ستاره
ابولفضل سمیه
محمد فاطمه
ایوب نرگس
رامتین زهرا
از تمامی بازدیدکنندگان این وبلاگ خواهشمندم در هنگام انتخاب قشنگترین اسم دلیل انتاخ را هم بنویسند.
ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تو را
خبر از سرزنش خار جوانیست تورا
ما اسیر غمو اصلا غم ما نیست تورا
با اسیر غم خود رنگ جوانی نیست تورا
جان من سنگ دلی.دل به تو دادن غلط است
تو نه انی که غم عاشق زلرت باشم
دیگری جز تو مرا این همه ازار نکرد
انچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد
بشنوند و مکن خسته دل ازرده خویش
ورنه بسیار پشیمان شوی از کرده خود
دل من دیگه خطا نکن
با غریبه ها وفا نکن
زندگی رو باختی دل من
مردم و شناختی دل من
تا به کی سراپا حقیقتی
تا به کی خراب محبتی
همنشین این و اون میشی
خسته و پریشون میشی
دشت بخت تو کویر میشه
مرغ ارزوت اسیر میشه
روبروت سراب
پشت سر خراب
ساکت و صبوری دل من
مثل بوف کوری دل من
زندگی رو باختی دل من
مردم و شناختی دل من
فوتبال در دشتی
دشتی یکی از روستاهایی است که بهترین تیمها را در منطقه داراست.
تسمهای دشتی عبارتند از:
طوفان دشتی
دهداری دشتی
طلاب دشتی
در بین این تیمها طوفان را میتوانیم بهترین تیم نام برد.
این تیم در دوره های مختلف جام رمضان قهرمانیهای زیادی را کسب کرده.
اسامی تیمهای شرکت کننده در جام های مختلف:
?-طوفان دشتی
?-دهداری دشتی
?-طلاب دشتی
?-امید(فهیمی)هرمود
?-تیم زروان
?-ایثارخلور
?-تیم ده میان
?-تیم باغ
?-تیم عمادده
??-پرسپولیس برکه پوزه
??-تیم انوه
??-تیم کرمستج
در بین این تیمها بهترینها رو به ترتیب که قهرمان شده اند:
?-طوفان دشتی
?-امید(فهیمی)هرمود
?-دهداری دشتی
اسامی بازیکنان تیم طوفان دشتی:
?-تیمور فضلی(دروازه بان)?-علی دلنما(دروازه ذخیره)?-محمود غواصی(کاپیتان)?-داود کرگری?-سلیمان غواصی?-موسی اقدسی?-ایوب رضایی?-اسماعیل رضایی?-محمد رشادت??-حسینعلی معتمدی??-سعید معتمدی??-بیژن فاضل??-احمد اقدسی
این مسابقات در ماه رمضان هر سال در همه ی روستاها برگزار میشود.
دوست معمولی هیچگاه نمیتواند گریه تو را ببیند، ...دوست واقعی شانه هایش از گریه تو تر خواهد بود ،...دوست معمولی اسم کوچک والدین تو را نمی داند،... دوست واقعی شاید تلفن آنها را جایی نوشته باشد ،... دوست معمولی یک جعبه شکلات برای مهمانی تو می آورد،... دوست واقعی زودتر به کمک تو می آید و تا دیر وقت برای تمیز کردن میماند
زمستان، فصل دلتنگی های جوانی فصل قدم زدن در کوچه های تنهایی زمستان، فصل ترانه ، عاشقانه، زمستان . . . فصل با دل بودن است. پسرک، دل شکسته، تنهای تنه در کوچه های تنهایی ِ سفید شده از برف، گویی دنبال چیزی میگشت و با دل خود میگفت: آری، زمستان، فصل تعقیب ردپای قدمهای دوست به روی برفهاست. زمستان، فصل عشق، فصل عاشق شدن است خوشبختی چیه ؟ خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی بعدیه در دنیا جای کافی برای همه هست پس بجای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی
oo...*.... midoni in chiE? in toyi! tanha setareye ghalbam . . .
. . . payin naro . . . naro payin tar . . na naro na . . . ******************** eeee.... ina koja bodan
هیچ وقت آرزو نکن توی دنیا جای کسی باشی چون اگه آرزوت براورده بشه جای خودت توی دنیا خیلی خالیه
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت انقدر غمگین است ؟ چرا لبخندهایت انقدر بی رنگ است ؟ اما افسوس ... هیچ کس نبود همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره . اری با تو هستم .. با تویی که از کنارم گذشتی... و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشم هایت همیشه بارانی است!!!؟؟؟
به سه چیز تکیه نکن : غرور ، دروغ و عشق . آدم با غرور میتازد ، با دروغ میبازد و با عشق میمیرد :-؟؟
یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم پر پروانه شکستن هنر انسان نیست گر شکستیم ز غفلت، من و مایی نکنیم یادمان باشد سر سجاده عشق جز برای دل محبوب دعایی نکنیم، یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم خاک بخواب نازنین،تختی نیست آواره شدن، حکایت سختی نیست از پاکی اشکهای خود فهمیدم لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
بسوزد خدمت سربازی که سوخت جگرم*** دوست دخترم مادر شد و من هنوز پسرم
سلام !! من از اداره برق مزاحمتون میشم ...متاسفانه شما شاکی خصوصی دارید آخه برق چشماتون یه نفر رو کشته
پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی
- آرزو می کنم: زندگی مال تو...مرگ مال من .راحتی مال تو...گرفتاری مال من .شادی مال تو....غم مال من .همه مال تو .ولی تو مال من
- امشب شب آخره که مزاحمت شدم......خورشید فردا مال تو ببخش که عاشقت شدم......بدرقه لازم ندارم میرم عزیز ترین.......نذار بمونه زیر پا.قلبم و بردار از زمین.....دوست دارم برای تو یه حرف خیلی ساده بود......غافل از اینکه دل من منتظر اشاره بود
آیینه پرسید که چرا دیر کرده نکند دل دیگری او را سیر کرده خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تأخیر کرده گفتم امروز هوا سرد بوده شاید موعد قرار تغییر کرده خندید به سادگیم آیینه و گفت احساس پاک، تو را زنجیر کرده گفتم از عشق من چنین سخن مگوی گفت خوابی سالها دیر کرده در آیینه به خود نگاه میکنم ـ آه! عشق تو عجیب مرا پیر کرده راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده ...
کلاغ و طوطی هر دو سیاه و زشت آفریده شدند طوطی شکایت کرد و خداوند او را زیبا کرد ولی کلاغ گفت : هر چه از دوست رسد نیکوست و نتیجه آن شد که می بینی .طوطی همیشه در قفس کلاغ همیشه آزاد
بگذار گریه کنم نه برای تو برای عشق که مرده است بگذار گریه کنم نه برای تو برای صداقت که کمرنگ شده است بگذار گریه کنم نه برای تو برای آرزوها که از بین رفته اند بگذار گریه کنم نه برای تو برای غم ها که یکنواخت شده اند بگذار گریه کنم نه برای تو برای محبت ها که خاموش شده اند بگذار گریه کنم .....
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشتپا به رسم دنیا زد و رفت
زندهها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت
هوای تازه دلش میخواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبال کلید خوشبختی میگشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت
یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشه فردا زد و رفت
دفتر گذشتهها رو پاره کرد
نامه فرداها را تا زد و رفت
به سرش هوای حوا زد و رفت
درسته کـــه دروغ می گــن خــیلـی هاشــون
درستــه کــه حـــرف مــی زنــن بــیـشترشــون
درستــه کــه بعضی اونــا تا آخـــر راه نمیان
خسته میشن از همه چــی،باهات دیگه راه نمیان
درسته که دروغ میگن به خودشون،هم به خدا
ولـی نه مـن خسته میشم،نـه مـیشم از تو جــدا
اونــی که بهت گفتـه آره تا آخــر راه میادش
اگه گفته دوستت داره،بدون دروغ نیست تو کارش
اگـــه میگم کــه تـو،ستـاره ی آسـمـونـمی
از تــه دل میگم ایــنو ، خــدا تو بهتــر میدونــی
کلمـه بـه کلمـه حــرف های مـنو بـاور کـــن
منــو از اونا کــه دروغ میگــن ، تـــو جـــدا کــن
تــوی خیالـم عزیــزم تـو رو دارم هـمـیـشــه
چکـار کنـــم به غیر تــو مــن نـدارم کـس دیگــه
چون طلای ناب بی منت از خاکم بکن یک شبی را عاشقانه از هوس پاکم بکن
هر نگاهت موجی بر هر تخته سنگ پیکرم پر طلاتم تر ز پیشم غرق امواجم بکن
می پسندم بازوانت را به دور شانه ام اول کارم هنوز فکر سرانجامم بکن
با تو من در شب خیال دیگری دارم به سر همچو شبگردی مرا از خواب بیدارم بکن
دوست دارم همچو پیچک بر سراپای تو پیچم باز امشب چون گل وحشی شدم رامم بکن
شبنمی شو بوسه بر گلبرگ اندامم بزن بوسه بارانم بکن بی تاب بی تابم بکن
بخت و قسمت را بگو دستی به دست هم دهند دست به دستم ده کنار سایه ات خوابم بکن
مدت هابود که می خواستم رازی را که در سینه دارم به تو بگویم.
اما نتوانستم.
دوست داشتم هنگامی که از کنارم می گذری این راز
را در چشمان عاشقم بخوانی.ولی تو با بی اعتنایی می گذشتی
تا اینکه امروز قلم را برداشتم تا از بی مهریت بنویسم.
ولی وقتی قلم را از روی کاغذ برداشتم
دیدم نوشته ام:
"با تمام وجود دوستت دارم"
به تو دلبسته شدم
از همان روز که قاموس زمان
چله از قلب فرو مرده من باز گشود
به تو عادت کردم
چون دم و باز دمم
که همه عمر مکرر شده است
و نمیدانم من
ونمیدانیم ما
که چه تعداد نفس
در همه عمر دراز
رفته در کام فرو
گاه حتی ز تو آزرده شدم
تو گل وحشی دشت
من یکی مست تماشای رخت
وه که پیکان نظر بازی تو
خوش فرو هشت
در این قلب ستمدیده من
و من واله تو
به عبث در هوس چیدن تو
دست بردم بر آن ساقه ناب تن تو
تا تو را در کشم اندر تن خود
آه افسوس بر این نکته نیندیشیدم
ساقه ناب گل وحشی دشت
خار خود می خلد اندر تن من
آری ای آبی نیلوفریم
من همان شب پره ام
که شبی راز غم عشق تو را
با یکی شمع نهادم به میان
شمع نالید ز شب تا دل صبح
و شرر بر تن زارم بفکند
و کنون باز منم شب پره سوخته پر
و سحر نزدیک است
لیک اینبار دگر می دانم
و تو هم می دانی
عمر یک شب پره شب تا سحر است
پس دگر من نگهم را ز تو بر می دارم
تا نظر بر سحر مرگ نشان آویزم
لیک ای چشمه زیبایی و نور
بر بلندای افق
گر گذر کرد دلت
یاد این عاشق پر سوخته کن
که تو را دید شبی
و
شبی رفت ز یاد
اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم
قشنگ است.
اگردنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بهر
رنج است.
اگر عاشق شدن پس یک گناه است
دل عاشق شکستن صد گناه است......
به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید.
به ابر گفتم عشق چیست؟بارید.
به باد گفتم عشق چیست؟ وزید.
به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید.
به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد.